بهزاد موسايي با «سالهاي از دست رفته »


بهزاد موسايي با «سالهاي از دست رفته »

كتابي كه مشاهده مي نماييد از آخرين اثر نويسنده ، ‌روزنامه نگارچيره دست گيلاني مقيم جنوب(بهزاد موسايي)  مي باشد كه با امضاي مبارك شان براي يكي از دوستانش به قزوين فرستاده شده است .ماهم فرصت را غنيمت شمرده كه به معرفي اش بپردازيم . از اين منتقد نام آشنا كتاب هاي بيشماري در زمينه هنر و ادبيات و گفتگو با نام آوران در عرصه هنرمنتشر شده است ، ‌خصوصن مديريت كردن ايشان بر جرايد ادبي ،‌ كارنامه ي درخشانش را بخوبي در ايران نمايان ساخته است . از جمله زيباترين و ماناترين كارهايش «ويژه ي شعربومي گيلان» است با اينكه سال هاي سال از آن گذشته ،‌هنوز بر سرزبان هاست و كتاب حاضر نيز با پيشگفتار پرويز حسيني از نويسندگان خوش نام جنوبي  تحرير يافته كه  موسايي را با نگاه خاص خود معرفي نموده است و مانيز بدون تلخيص ،‌ايشان را همانگونه كه در اين كتاب ديده مي شود در ويترين ديد عموم قرار مي دهيم :

***

"بهزاد موسايي "را به نام پژوهشگر و منتقد ادبي مي شناسند و من كه همه ي سال هاي نويسندگي اش را كنارش بوده ام ، تنها كسي هستم كه خبر از كارهاي چاپ نشده ي خلاقانه ي او مثل "طرح" ، "نمايشنامه" داشتم و هميشه مشوق او در چاپ اين كارها ، و گريز او هر بار كه بگذار وقتي ديگر... "مي خواهم ابتدا ديني را كه به گيلان و زادگاهم دارم ادا كنم و بعد ... اگرتوانستم  خودم را راضي كنم !"و اين "بله" گرفتن و راضي كردن سال ها طول كشيد ! تا سرانجام يك روز اصرار مرا كه ديد ،‌دفتر لاغر طرح هايش را به من سپرد و گفت : "فقط مي خواهم تو ويرايش كني و نظر نهايي را بدهي ... اين ها دل نوشته هاي دوران خدمت سربازي ام هستند و شايد خام !" از اعتمادش تشكر كردم و دفترش را كه در برگيرنده ي چهل و پنج طرح بوده از او امانت گرفتم و عاشقانه خواندم . نوشته ها كمي "جراحي" لازم داشتند . بهزاد "راست " مي گفت ، اما آن قدر بيمار نبودند كه "احيا" نشوند . نوشته ها در عين صداقت ،‌صميميت ودقت بي پرده بودند و اين نشان مي داد كه "موسايي" در نثر طرح واره اش از دو عنصر مهم"عاطفه"و "شفقت" ،‌به خوبي سود جسته است ، به همراه "جهان بيني "ي خاصي كه بيانگر ظهوريك نسل عاصي بود . نسلي كه نمي خواست به شرايط موجود تن بدهد ! نسلي كه در متن "فقر" و "فساد" مي كوشد خود را از متن "منجلاب" اجتماع برهاند، هرچند كه در اين "تنازع بقا" قرباني بشود.

طرح هاي موسايي با توجه به تاريخ نگارش آن ها ، نشانگر نوعي "نثر مينياتوري" است كه بعدها به عنوان داستان هاي "ميني ماليستي" در جامعه ي ادبي ما شناخته مي شود. نمي خواهم بگويم موسايي "پست مدرن" است اما به لحاظ "فطري"  و "جوششي" ، داستانك هايي مي نويسد كه نمي تواني چيزي به آن ها بيفزايي ، و اين يعني معناي اصيل نثر ،‌كلمات در بهترين شكل ممكن ! و نوشته ي كامل نوشته اي است كه نتوان شكل آن را تغيير داد.

"زبان" طرح هاي موسايي گاهي به شعر مي زند ولي در "احساسات گرايي " خاص دوره ي جواني ،‌اسير نمي شود و از واقعيت هاي جامعه ي خود به شكلي رئاليستي عكسبرداري مي كند؛ نمونه اش طرح "سقاخانه"است كه البته از طرح فراتر رفته و شكل قصه واره پيدا مي كند.بياييد به بهزاد موسايي در عرصه ي نوشتن جدي تر نگاه كنيم تا خودش را جدي تر بگيرد و باقي كارهايش را رو كند . اين را آرزو دارم .

پرويز حسيني 5 همن 1391



آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید:

برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:

بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: